حقیقت پنهان وعدههای رئیسی و قالیباف
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۳۷۱۱۸
حقیقت پنهان برخی وعده های انتخاباتی که نامزدها به مردم نمیگویند؛ یارانه بیشتر مساوی گرانی بیشتر/ سعید لیلاز: اگر یارانه ٣ برابر شود دلار به ٨ هزار تومان می رسد ٣ برابر کردن یارانهها قیمت بنزین را حداقل لیتری ١٧٠٠ تومان و قیمت نان لواش را حداقل به ٢ هزار تومان میرساند آفتابنیوز : «یارانه بیشتر هیچ معنایی جز چند برابر شدن قیمتها ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش آفتابنیوز؛ حمیدرضا برادران شرکا اقتصاددان به «شهروند» میگوید: درحال حاضر منبع خاصی برای چنین پرداختی نداریم، مگر اینکه کالاهای مورد استفاده مردم به همین میزان افزایش قیمت پیدا کند. او میگوید: درصد قابل توجهی ازپیشنهاداتی که کاندیداها درمناظرهها میدهند، اجرایی نبوده و بیشتر شبیه یک وعده توخالی است. میثم هاشمخانی، اقتصاددان دیگری است که میگوید: باید دید برای پرداخت یارانههای ٢ یا ٣برابر هدف جیب دولتهاست یا مردم؟
درحالی که محمدعلی وکیلی، سخنگوی ستاد روحانی گفته است: پرداخت یارانه ۱۵۰هزار تومانی نان لواش را به ۲هزار تومان میرساند! رضا پدیدار عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران به «شهروند» میگوید: اگر یارانهها، ٢ یا ٣برابر شود، قیمتهای حاملهای انرژی افزایشهای قابل توجهی پیدا میکند. برای مثال، حداقل قیمت بنزین به هزارو٧٠٠ تومان میرسد. به گفته او، وقتی قیمتهای حاملهای انرژی درسال ٨٩ آزاد شد، ضمن پرداخت ماهانه ٤٥هزار تومان به هر فرد، بنزین از لیتری ١٠٠ به ٧٠٠ و برق از کیلوواتی ٢٣ به ٧٥ الی ٣٥٠ تومان رسید. حالا تصور کنید با ٢ یا ٣برابرشدن یارانهها چه اتفاقی برای این حاملها میافتد. من فکر میکنم گازوییل حداقل به هزارتومان میرسد!
مرکز پژوهشهای مجلس هم بیکار ننشسته است. روز گذشته، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس، درگزارشی با عنوان «پولپاشی در اقتصاد: مبانی و آثار» با نگاهی به ادبیات این موضوع به ارزیابی و بررسی تأثیرات موارد مختلف پولپاشی احتمالی دربودجه دولت درشرایط فعلی اقتصاد ایران پرداخته است.
دراین گزارش برآورد شده است؛ درشرایط فعلی، اقتصاد ایران، هر ٥٠هزارمیلیارد تومان پولپاشی (برای تأمین یارانههای نجومی) در بودجه دولت (معادل کمی بیش از ۵۰هزار تومان برای هر ایرانی)، درسال اول، حداقل اثر تورمی معادل افزایش ۶/۴درصد داشته باشد و پیشبینی تورم فعلی را از ۱۱/۲درصد کنونی در سالجاری به ۱۷/۶درصد درپایان سال برساند.
وعده توخالیدادن راحت است
براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت باید همه پیشنهادات مالی خود را که برای آن نیاز به بودجه و هزینه دارد، در قالب یک لایحه تحت عنوان لایحه بودجه به مجلس بدهد. مجلس لایحه بودجه را بعد از بررسی منابع موجود درصورت امکان تصویب کرده و برای تأیید نهایی به شورای نگهبان میفرستد. اینها را حمیدرضا برادران شرکا در ابتدای کار گفته و ادامه میدهد: فقط دراین صورت یا درقالب قانون متمم بودجه امکان پیگیری هر پرداختی وجود دارد. با توجه به این مسائل، به نظر میرسد تا پایان سالجاری امکان پرداخت یارانههای ١٥٠هزار تومانی اساسا وجود ندارد. وعدهدادن راحت است، فکرکردن و بررسیکردن برای آن اما کار مشکلی است.
کالا به جای پول
درکشورهای توسعهیافته به جای پرداخت نقدی، کالا به دهکهای پایین درآمدی میدهند. حمیدرضا برادران شرکا میگوید: دربرخی کشورهای توسعهیافته هم پرداخت نقدی برای اقشار بسیار کمدرآمد ممکن است وجود داشته باشد اما عمدتا تلاش دولتها بر این است که نیاز این اقشار را ازطریق تأمین کالاهای ضروری به صورت بن تأمین کنند و با این کار، بخشی از هزینههای دهکهای پایین درآمدی، جبران شود.
پرداخت نقدی مسکن موقتی است
درحال حاضر دو دیدگاه اقتصادی بین کاندیداها وجود دارد. دیدگاه اول، مدعی پرداخت نقدی و پاشیدن پول درجامعه است و دیدگاه دوم بر این عقیده است که به جای پرداخت نقدی، باید شرایط ایجاد یک شغل و درآمد دایمی را برای افراد ایجاد کرد تا کرامت انسانی و پویایی اقتصادی حفظ شود. شرکا توضیح میدهد: دیدگاه اول در ادبیات توسعه جایی ندارد. پرداختهای نقدی فقط نوعی مسکن است که راهحل موقتی محسوب میشود اما دیدگاه دوم دنبال ایجاد شغل پایدار و جراحی بیماریهای اقتصاد و درمان دایمی است. در دیدگاه دوم، اقتصاد در درازمدت رونق پیدا میکند و محیط مناسبی برای کسبوکار فراهم میشود. مردم باید آگاه باشند و بین این دو دیدگاه، دیدگاه منطقی و درستتر را انتخاب کنند.
اگر یارانهها ٣ برابر شود، دلار به ٨هزار تومان میرسد!
سعید لیلاز اقتصاددان به ایسنا گفته است: هرکس میتواند یارانه نقدی اقشار مختلف جامعه را اضافه کند، ولی با این شرط که به ازای هر ۵۰هزار تومان یارانه نقدی، هزارتومان افزایش درقیمت دلار رخ دهد، بنابراین افزایش یارانه نقدی به ۲۵۰هزار تومان مستلزم ٨هزار تومانشدن قیمت دلار است. با این حساب چرا ۲۵۰هزار تومان؟ میشود یکمیلیون و۲۵۰هزار تومان به هر نفر داد، به شرط آنکه دلار به قیمت ۱۸هزار تومان برسد و این یعنی تورم و کاهش قدرت خرید خانوار ایرانی بهویژه دهکهای پایین درآمدی!
حمیدرضا برادران شرکا هم دراینباره به «شهروند» توضیح میدهد: وقتی میخواهیم یارانههای نقدی را چند برابر کنیم، چند راه پیشرو داریم. بیایید به عقبتر برگردیم. وقتی پرداخت یارانههای ٤٥هزار تومانی آغاز شد، قیمت کالاهایی که پیش از این به آنها سوبسید تعلق میگرفت را واقعی کردیم و از پولی که باقی میماند، ٤٥هزار تومان یارانه پرداخت شد و مابقی آن قرار شد بین اقشار کمدرآمد جامعه پخش شود. حالا اگر قرار است پرداختها دو یا سهبرابر شود، باید قیمت کالاها هم به همین میزان افزایش یابد تا ازمحل این افزایش قیمتها بودجه لازم برای پرداخت یارانه به مردم تأمین شود.
محل بعدی تأمین بودجه یارانههای ١٥٠ یا ٢٥٠هزار تومانی میتواند از محل درآمد دولت باشد. برای اینکه درآمد دولت به این اندازه زیاد شود، باید مالیاتها را دو یا سه برابر کند که این اتفاق هم قطعا پسلرزههای مختلفی در جامعه ایجاد میکند. اگر هم قرار است تأمین این بودجه از محل فروش نفت بوده و متکی به آن باشد، دلار باید به همان اندازه بالا رود که بالا رفتن دلار باز روی قیمتها تأثیر مستقیم و غیرمستقیم میگذارد؛ این راهحل نیست.
از جیب دولت یا از جیب خود مردم؟
میثم هاشمخانی اقتصاددان به «شهروند» میگوید: بین «وعده» انتخاباتی و «برنامه» انتخاباتی، مرز باریکی وجود دارد. برنامه انتخاباتی (برعکس وعده انتخاباتی)، علاوه بر طرح چارچوب مشخص و دقیق، شیوه اجرا و بهویژه شیوه تأمین منابع مالی را هم دقیقا مشخص میکند. بهطور ویژه درباره هر برنامه انتخاباتی در حوزه اقتصاد، پرسش کلیدی آن است که قرار است بودجه آن برنامه از جیب دولت تأمین شود یا از جیب مردم؟ اینکه بودجه یک برنامه انتخاباتی، مثلا ٣ برابر شدن یارانه نقدی، از جیب «دولت» تأمین شود، یعنی یا بخشی از مالیاتها افزایش یابد یا بخش مشخصی از هزینههای دولت حذف شود. بهطور مشابه تأمین بودجه یک برنامه انتخاباتی، مثلا همین ٣ برابر شدن یارانه نقدی، از جیب «مردم»، یعنی چاپ پول و تحمیل تورم به عامه مردم، یا مثلا افزایش شدید قیمت دلار یا افزایش شدید قیمت سایر کالاها و خدماتی که دولت فروشنده آنهاست. بهعنوان مثال دولت قبل پرداخت یارانه نقدی و ارایه مسکن مهر را بدون برنامهریزی مشخص درباره شیوه تأمین بودجه آغاز کرد. نتیجه آن شد که در ٢ سال پایانی دولت قبل، بخش عمده هزینه این ٢ طرح بزرگ در قالب شوک تورمی و شوک قیمت دلار، از جیب مردم تأمین شد. در واقع وجه تمایز برنامههای انتخاباتی پوپولیستی و غیرپوپولیستی همین است: برنامههای پوپولیستی صرفا وعدههایی بزرگ هستند با شیوه تأمین مالی نامشخص. در مقابل، برنامههای اقتصادی علمی، در کنار طرح دقیق هدف و چارچوب برنامه، شیوه اجرا و شیوه تأمین مالی را هم دقیقا مطرح میکنند.این اقتصاددان میگوید: در مناظره اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری، شایسته است کاندیداهای مطرحکننده وعده «٣برابر شدن یارانه نقدی» به این پرسشها پاسخ دهند: مقدار بودجه این برنامه چقدر است؟ این بودجه قرار است از طریق افزایش مقدار مالیات تأمین شود؟ اگر بله، افزایش مالیات در کدام بخشها؟ این بودجه قرار است از طریق حذف بخشی از بودجههای فعلی دولت تأمین شود؟ اگر بله، بودجه کدام بخشها قرار است حذف شود؟ این بودجه قرار است از طریق چاپ پول و ایجاد تورم تأمین شود؟ اگر بله، چه مقدار چاپ پول و چه مقدار ایجاد تورم؟ این بودجه قرار است از طریق افزایش قیمت دلار تأمین شود؟ اگر بله، چه مقدار قرار است قیمت دلار افزایش یابد؟
اگر کاندیداهای مطرحکننده وعده «٣ برابر شدن یارانه نقدی» به این پرسشها پاسخ دقیق ندهند، طرح آنها یک «برنامه اقتصادی علمی» نیست، بلکه یک «وعده پوپولیستی» است که میتواند تبعات ویرانگری را برای اقتصادی کشور به همراه آورد.
از کدام دهک حرف میزنید؟
رضا پدیدار میگوید وقتی یک نامزدی حرف از افزایش یارانه دهکهای پایین درآمدی میزند، باید از او پرسید که روش او برای پیدا شناسایی این دهکها چیست؟ در حال حاضر در کشور ما یک بانک اطلاعاتی جامعه که در آن تمامی دهکها ثبت شده و قابل پیگیری باشد، وجود ندارد. بلکه، یارانه باید بین دهکهای یک تا چهار جامعه توزیع میشد اما شما میتوانید این دهکها را شناسایی کنید؟ آیا اصلا خزانه کشور امکان وصول را دارد؟ من فکر میکنم برخی وعدههایی که نامزدهای محترم مطرح میکنند براساس حقایق و مستندات موجود نیست.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۳۷۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدم تازه خالصسازها؛ قالیباف و صندلیاش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفتهاند؟
جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد.
روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:
قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگیاش بر تمام کاستیهای دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد میکند و هم دست مجلسیها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداریها و طرفداران دولت که برای ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددانهای دولتی داشت، آخرین اولتیماتومها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینهاش داد تا هرچه سریعتر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چارهای بیندیشند.
در عین حال نمیشود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خطونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت میتواند چشم بر ضعفها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش میآید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد میکند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آنطور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف همپیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدیتری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد.
موضوعی که عباس سلیمینمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفتوگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمینمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر میرسد.
درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداریها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح میدهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بدهبستانهای سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشمهایش را روی ضعفهای دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاششان برای وارد کردن بیشترین هجمهها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته میشود به عملکرد قالیباف نقد میکنند.
در نظرسنجیای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تاملبرانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکتکنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای میدادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان میدهد که دستکم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح میدهند یک چهره معقولتر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.
بر همین اساس و با توجه به کارنامهای که دوستان دولت در این سالها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداریچیها ترجیح میدهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداریها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهرههای شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیبشان را از زمین بیرون کنند. از بیمحلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناختهشدهترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.
فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیاترئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهمتر از آن انتخابات ریاستجمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهرههای اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقهای به دخالتهای او ندارند بنابراین میتوان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.
به هر حال گویا جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.
در این میان مطرح شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدینژاد که به چهره معتدلتری نسبت به باقی نفرات شناخته میشود به مذاق قالیباف خوشتر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینههای جریان حامی قالیباف در هیاترئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاستهای اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر میرسد که حامیان رئیسی به این باور رسیدهاند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو مهیا کند.
منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته میشود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بینالمللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاستهای نسنجیده محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر میبرد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتنداری او تحسین اصولگرایان را بیشازپیش برانگیخت و از همینروست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد میشود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر میبیند، رایزنیهایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.
البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح میدهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداریچیها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانهروهای مجلس نیز فارغ از توافقهای پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیهای مانند قالیباف ترجیح میدهند.